۱۳۹۱ آذر ۱۶, پنجشنبه

بیانیه دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت ایران: ١٦ آذر را به یاد همکلاسی های شهیدمان گرامی می داریم

دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت به مناسبت فرا رسیدن ١٦ آذر، روز دانشجو، بیانیه ای صادر کردند.


به گزارش دانشجونیوز، دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت در بخشی از این بیانیه ضمن گرامیداشت یاد شهدای همکلاسیشان، کیانوش آسا و فاطمه باقری نژادیان، اعلام کرده اند که "همواره به خونخواهی همکلاسی هایمان و عهدی که با ملت و سرزمینمان بسته ایم، پایبند و استوار خواهیم ماند و همانطور که بارها اعلام کرده ایم در تلاش خود برای اجرای حقوق اساسی ملت، لحظه ای غفلت نخواهیم کرد".

 در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: "چرا نتوان در دانشگاه فریاد اعتراض نسبت به قتل ستار بهشتی در زندان های جمهوری اسلامی سر داد؟ چگونه است در سخنرانی هایشان، جنایات زندان های ابوغریب و گوانتانامو را عامل از بین رفتن مشروعیت دولت های غربی می دانند؛ اما وقتی نوبت به اوین و کهریزک می رسد، حفظ نظام واجب تر از مشروعیتش می شود! چرا نمی شود در دانشگاه با مادری که بخاطر دفاع از خانواده اش و در اعتراض به احکام مغرضانه، ٤٩ روز اعتصاب غذا کرد، همصدا شد؟ جمهوری اسلامی برای مبارزان ایرلندی که در مقابل انگلستان ایستادند مویه می کند و خیابانی را در تهران به نام بابی ساندز که در زندان های انگلستان دست به اعتصاب غذا زد و شجاعانه جان سپرد، نامگذاری می کند، اما چشم به روی «هدی صابر»ها و «ستوده»ها می بندد. چگونه نباید در دانشگاه درباره ی اختلاس و فساد گسترده در نظام اسلامی سخن نگفت؟ آیا فشار و اعمال زور برای «کش ندادن» باعث بهبود اوضاع و جلوگیری از فساد می شود؟ فسادی که دولت، مجلس شورا و البته قوه قضاییه غیر مستقل را تماما فرا گرفته. غیر از این است که تنها مجرمان و مفسدان از کش ندادن این موضوعات سود می برند؟"

متن کامل این بیانیه که دراختیار دانشجونیوز قرار گرفته، در ادامه آمده است:

١٦ آذر بار دیگر در حالی فرا می رسد که دانشگاه غرق در خفقان و نفرت است. نهادی که قرار بود مبدا همه ی تحولات باشد!، اکنون به ویرانه ای تبدیل شده که جولانگاه نیروهای امنیتی و نظامی همچون بسیج است. نیروهایی که بصورت برنامه ریزی شده در دانشگاه قدرت می گیرند تا راه تفکر و اندیشه را ببندند. این داستان تکراری تاریخ معاصر ماست. مستبدانی که از فهم و درک تحول¬خواهیِ دانشجویان ناتوان بوده و تلاش می کنند از طریق اعمال زور، اندیشه ی خود را حاکم کنند. اما این رویه، همواره توسط جنبش دانشجویی به چالش کشیده شده و به دلیل مداوم بودن این اعتراض، دانشجو و دانشگاه همواره مورد نفرت حکومت مستبد قرار گرفته است.

دیر زمانی است کوچکترین صدای اعتراض در نطفه خفه می شود. روزگار غریبی است؛ وقتی نتوان در دانشگاه برای مرگ همکلاسی هایمان، کیانوش آسا و فاطمه باقری نژادیان فرد، که توسط نیروهای امنیتی و بسیجی کشته شدند سوگواری کنیم. از شهادت دوستانمان تنها اشک و داغ بر علم و صنعت مانده و بس. پس چه زمانی باید قاتلانشان معرفی گردند؟

چرا نتوان در دانشگاه فریاد اعتراض نسبت به قتل ستار بهشتی در زندان های جمهوری اسلامی سر داد؟ چگونه است در سخنرانی هایشان، جنایات زندان های ابوغریب و گوانتانامو را عامل از بین رفتن مشروعیت دولت های غربی می دانند؛ اما وقتی نوبت به اوین و کهریزک می رسد، حفظ نظام واجب تر از مشروعیتش می شود! چرا نمی شود در دانشگاه با مادری که بخاطر دفاع از خانواده اش و در اعتراض به احکام مغرضانه، ٤٩ روز اعتصاب غذا کرد، همصدا شد؟ جمهوری اسلامی برای مبارزان ایرلندی که در مقابل انگلستان ایستادند مویه می کند و خیابانی را در تهران به نام بابی ساندز که در زندان های انگلستان دست به اعتصاب غذا زد و شجاعانه جان سپرد، نامگذاری می کند، اما چشم به روی «هدی صابر»ها و «ستوده»ها می بندد. چگونه نباید در دانشگاه درباره¬ی اختلاس و فساد گسترده در نظام اسلامی سخن نگفت؟ آیا فشار و اعمال زور برای «کش ندادن» باعث بهبود اوضاع و جلوگیری از فساد می شود؟ فسادی که دولت، مجلس شورا و البته قوه قضاییه غیر مستقل را تماما فرا گرفته. غیر از این است که تنها مجرمان و مفسدان از کش ندادن این موضوعات سود می برند؟!

چرا نمی توانیم فریاد اعتراض برآوریم وقتی همین اختیار نیمبند از مجلس دست نشانده گرفته می شود و سوال از رییس دولتی که روزی نظرش به نظر مقام رهبری نزدیک بود و تنها به همین دلیل نامش از صندوق رای بیرون آمد، بخاطر ترس از افشاگری¬های احتمالی، کان لم یکن تلقی می شود؟ آن هم با این عنوان که خواسته ی دشمن است! سال هاست که جامعه را با دشمن دروغین خود سرکوب کرده¬اند. حال مسئول این نابسامانی ها و عقب افتادگی ها و از دست رفتن فرصت ها کیست؟ آیا باز هم منتظرید تا زمان ریاست فردی بر دولت تمام شود تا تمام نابسامانی ها را به او حواله کنید؟ این هم از ترفندهای نخ نمای این حکومت شده است. هرکس ادعا می کند ولی امر و اختیاردار جان و مال و ناموس امت است؛ همان شخص باید پاسخگوی وضعیت اسفبار کشور باشد!

وقتی نهادهای مستقل در جامعه تحت فشار قرار می گیرند و به هر طریقی ساکت می شوند، تنها از دانشگاه انتظار می رود که صدای ملتی زجرکشیده باشد. دانشگاهی که هیچ نهاد سیاسی و صنفی مستقل ندارد؛ انجمن های اسلامی و شوراهای صنفی با کارشکنی های مسئولین دانشگاه و فشارهای نهادهای امنیتی به تعطیلی کشانده شده اند؛ سرنوشتی که مسئولین دانشگاه علم و صنعت برای کانون های هنری هم در نظر گرفته اند تا با تعطیلی آخرین نهادهای مستقل دانشجویی تنها و تنها جولانگاهی برای بسیج و نیروهای وابسته به خود بسازند. در این میان برخوردهای خشن و خارج از ادب و قانون نیروهای حراست و احضار مداوم دانشجویان و صدور احکام سنگین انضباطی (یک یا دو ترم محرومیت از تحصیل) برای دختران به بهانه-ی واهی بدحجابی و تلاش مستمر برای عملی کردن تفکیک جنسیتی، دانشگاه را به پادگانی مبدل کرده که از یک کودتا به جا مانده است.

در این میان ریاست انتصابی دانشگاه هم که بقای خود را در راضی نگه داشتن این نیروهای اقتدارگرا می داند، تلاش می کند تا صندلی لرزان ریاست از زیر پایش سر نخورد. عملکرد ریاست دانشگاه وقتی مهندس کیانوش آسا، یکی از نخبگان دانشگاه علم و صنعت کشته شد، هنوز یادمان نرفته است. هراس از خون کیانوش ها باعث شده مدیریت دانشگاه شب و روز در پی پاک کردن نام کیانوش باشد و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نمی¬کند و هرجا نامی از کیانوش ها برده شود، به شدیدترین نحو برخورد می شود. به راستی مدیریت دانشگاه از چه در هراس است؟ از اینکه هر لحظه این سوال مطرح شود که «کیانوش آسا که بود؟» و به دنبال چه بود؟ دو گلوله ای که بر پیکرش نشست از جانب چه کسانی شلیک شد؟ کیانوش و کیانوش ها چرا کشته شدند؟ و چرا بعد از سه سال، مسببین محاکمه نشدند؟

ما دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت، یاد و خاطره ی همه شهدای راه آزادی را گرامی می داریم و ضمن تاکید بر آزادی همه زندانیان سیاسی، خصوصا رهبران جنبش سبز ملت ایران، آقایان موسوی و کروبی، روز ١٦ آذر ١٣٩١ را همچون سال های گذشته، به یاد همکلاسی های شهیدمان، کیانوش آسا و فاطمه باقری نژادیان فرد، به عنوان روز عزای عمومی علم و صنعت اعلام می کنیم. بدون شک زنده نگه داشتن یاد و نام آنها جزیی جدانشدنی از مبارزه ما برای استقلال و آزادی خواهد بود.

ما دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت با تاکید بر حرکت در مسیر جنبش سبز و ضرورت آگاهی رسانی، همواره به خونخواهی همکلاسی هایمان و عهدی که با ملت و سرزمینمان بسته ایم، پایبند و استوار خواهیم ماند و همانطور که بارها اعلام کرده ایم در تلاش خود برای اجرای حقوق اساسی ملت، لحظه ای غفلت نخواهیم کرد.

به امید آزادی و سرافرازی ملت ایران
دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت ایران
آذر ماه ١٣٩١


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر