۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه

برای حامد روحی‌نژاد، فراموش شده در زندان زنجان

 

حامد بیست و چهار ساله، دانشجوی سال دوم رشته‌ی فلسفه دانشگاه شهید بهشتی است که در اردیبهشت ماه سال ۸۸ در منزلش در اسلامشهر بازداشت و به اتهام «ارتباط با انجمن پادشاهی ایران» در دادگاه بدوی به اعدام محکوم شد و پس از آن محکومیت وی به ده سال حبس تعزیری و تبعید به زندان زنجان، و دگر بار به یازده سال -اضافه شدن یک سال حبس به حکم حامد به دلیل خروج غیرقانونی وی از کشور بوده- حبس تعزیری متهم شد.


****


امسال هم بار دیگر در شرایطی عید نوروز را جشن می‌گیریم که حامد روحی‌نژاد همچون صد‌ها زندانی عقیدتی- سیاستی به مرخصی عید نیامدند. حامدی که مانند بسیاری از بازداشت شدگان سیاسی نباز مبرمی به مراقبت‌های ویژه‌ی پژشکی دارد و مسئولان کوچک‌ترین اعتنایی به شرایط رو به وخامت وی نمی‌دهند.


حامد بیست و چهار ساله، دانشجوی سال دوم رشته‌ی فلسفه دانشگاه شهید بهشتی است که در اردیبهشت ماه سال ۸۸ در منزلش در اسلامشهر بازداشت و به اتهام «ارتباط با انجمن پادشاهی ایران» در دادگاه بدوی به اعدام محکوم شد و پس از آن محکومیت وی به ده سال حبس تعزیری و تبعید به زندان زنجان، و دگر بار به یازده سال -اضافه شدن یک سال حبس به حکم حامد به دلیل خروج غیرقانونی وی از کشور بوده- حبس تعزیری متهم شد. حامد روحی‌نژاد همچنین جزء افرادی بوده که در دادگاه‌های نمایشی پس از کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸، به عنوان «فردی که قصد بمب گذاری و ایجاد آشوب در کشور را داشته» محاکمه شده است.


محمدرضا روحی‌نژاد، پدر حامد، در نامه‌ای به تاریخ ۱۱ ماه ژانویه سال ۲۰۱۰ خطاب به دبیر کل سازمان ملل علت بازداشت حامد را در اردیبهشت ماه سال ۸۸ چنین بیان می‌کند: «حامد به دلیل بیماری‌ ام.اس و ضمن آشنایی با شخصی به نام محمدرضا علی زمانی (که خود او نیز پس از حوادث پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران به اعدام محکوم شده است) که آشنا به انرژی درمانی است برای معالجه و تحصیل از ایران به قصد رفتن به آمریکا از طریق عراق از کشور خارج شد. ایشان مدتی در عراق می‌ماند و بالاخره پس از اینکه متوجه می‌شود که از آقای علی زمانی کار برنمی آید در مرداد ماه ۱۳۸۷ با هماهنگی با وزارت اطلاعات به کشور باز می‌گردد». پدرش در ادامه می‌افزاید که حامد پس از بازگشت به کشور هیچ فعالیت سیاسی نداشته و پس از بازداشت هم خانواده روحی‌نژاد به مدت چهل روز هیچ خبری از وی نداشته‌اند.


گرچه حکم یازده سال حبس تعزیری و تبعید به زندان زنجان در مقایسه با حکم بدوی، به حامد شانس زندگی‌ای دوباره داده، اما چنین حکمی برای فردی که مبتلا به بیماری لاعلاج‌ ام.اس و کم خونی مفرط است، به مثابه‌ مرگی خاموش و تدریجی محسوب می‌شود. بیماری‌ ام.اس بیماری علاج‌ناپذیری است که در بسیاری موارد منجر به فلج، در مواردی به مرگ منجر می‌شود، و در بهترین حالت بسیار دردناک است و مراقبت حرفه‌ای و همیشگی‌ را ضروری می‌سازد.


این درحالی است که او در شرایط نامناسب زندان زنجان، بینایی خود را از دست داده و تدریجا در حال فلج شدن است بدون اینکه از ابتدایی‌ترین حقوق یک زندانی که مرخصی و درمان بیماری در بیرون از زندان می‌باشد، برخوردار باشد.


باشد که در سال جدید حامد‌ها در کنار خانواده‌شان در ایرانی آزاد با حکومتی دموکراتیک و مردمی بتوانند آزادانه و شادمان به زندگی خود همچون شهروندانی برابر در مقابل قانون به زندگی خود ادامه دهند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر